صفحات

۴/۱۰/۱۳۸۸

چرا موسوی بیانیه نداد؟

روز گذشته شورای نگهبان نظر نهایی خود را اعلام کرد و بر آرای مضحک اعلام شده مهر تایید زد. اعلام نظر شورای نگهبان واکنش ها و اعتراضات پراکنده ای را در سطح شهر به دنبال داشت اما این اعتراضات به هیچ وجه با نمونه های مشابه خود در هفته های گذشته قابل مقایسه نبود. در عین حال، فریادهای الله اکبر شب گذشته آنچنان پرطنین و گسترده شده بود که بدون تردید در این نمونه نیز هیچ مشابهی طی شب های گذشته نداشته ایم. برای من هر دوی این رخ دادها معنای ویژه ای داشت.

از نگاه من پراکندگی و کاهش تجمعات خیابانی نشانی از انتظار عمومی برای مشاهده واکنش رهبری جنبش بود. بدون تردید اعلام نظر شورای نگهبان به معنای پایان دور اول پی گیری حقوق مردم از مسیرهای به اصطلاح قانونی بود. این بدان معنا است که اگر قرار باشد خواست اکثریت مردم به اجرا در آید باید راه های پیچیده تری از مسیرهای تعریف شده در چهارچوب جمهوری اسلامی پی گیری شود. اما اینکه این مسیرها کدام هستند؟ پرسشی است که اذهان عمومی را در سطح جامعه و حتی روشنفکران به خود مشغول ساخته است. هرچند بسیاری در تلاش هستند تا با توزیع جزوات و راه کارهای نافرمانی های مدنی و اعتراضات آرام به نارضایتی های عمومی جهتی مشخص دهند، اما عکس العمل عمومی به درستی نشان می دهد که اکثریت مردم تا زمانی که مهر تایید میرحسین موسوی به یکی از این روش ها ننشیند از آنها پیروی نخواهند کرد.

از سوی دیگر و به گمان من درست در ادامه همین برداشت، فریادهای شبانه گسترش پیدا کرد تا توده مردم به زبانی مشترک و آشنا آمادگی خود برای ادامه جنبش و پیروی از تصمیمات رهبری را یادآور شوند. از نگاه من فریادهای الله اکبر شب گذشته، فریاد «لبیک» و «ما آماده هستیم» به سوی موسوی بود. فریادهایی که خط جدیدی را از رهبری خود طلب می کرد.

اما به گمان من اینکه چرا هنوز و با گذشت بیش از 24 ساعت از اعلام نظر شورای نگهبان، میرحسین موسوی هیچ گونه واکنشی به این مسئله نشان نداده است دلیل ویژه ای دارد. در گام اول می توان متصور شد که موسوی، کروبی و حتی دیگر چهره های شاخص جریان در حال سنجیدن اوضاع و تصمیم گیری در باره اتخاذ تدبیری مناسب شرایط هستند. این موضوع منطقی و قابل درک است. اما ادامه این وضعیت می تواند دلیل دیگری نیز داشته باشد.

اگر به رفتار حاکمیت دقت کنیم به خوبی شاهد خواهیم بود که کودتاگران به صورت متناوب از چهره های متفاوت و متنوع برای حمله به مخالفان و تلاش در جهت موجه سازی عمل نامشروع خود بهره می گیرند. از رهبر گرفته تا احمدی نژاد، از نمایندگان مجلس گرفته تا چهره هایی که به عنوان کارشناس و صاحب نظر معرفی می شوند، هیچ یک بیش از مدت کوتاهی در برابر دیدگان مردم ظاهر نمی شوند. این موضوع سبب می شود که گستره نفرت و واکنش های عمومی هیچ نقطه تلاقی و تمرکزی پیدا نکرده و دست اندرکاران کودتا هیچ یک در معرض پرداخت هزینه ای سنگین قرار نگیرند. به این ترتیب در نبردی که اینک وارد مرحله فرسایشی شده نیروهای کودتا می توانند مدت زمان بیشتری به فعالیت تبلیغاتی خود ادامه دهند.

در نقطه مقابل تا کنون میرحسین موسوی به تنهایی بیشترین بار حملات تبلیغاتی کودتاچیان را به جان خریده و مهدی کروبی نیز با فاصله ای نسبتا زیاد در کنار وی قرار گرفته است. این وضعیت باعث می شود تا موج حملات و تخریب کودتاچیان به مرور رهبران جنبش، و به دنبال آن کل جنبش را فرسوده و ناتوان کند. من گمان می کنم اکنون که ورود درگیری میان کودتا و ضد کودتا به فاز فرسایشی قطعی شده است، رهبران جنبش مردمی نیز به درستی تصمیم خواهند گرفت تا از تمرکز فشارها بر یک یا چند چهره مشخص خودداری کنند. بدین ترتیب سران جنبش ضد کودتا نیز اولا فرصت تجدید قوا پیدا خواهند کرد و ثانیا تمرکز حملات کودتاگران را از بین برده و این جناح را دچار سردرگمی و پراکندگی قوا خواهند کرد.

در صورت صحت چنین تفسیری، باید از این پس آماده باشیم که تصمیمات سران جنبش ضد کودتا را نه لزوما از بیانیه های میرحسین موسوی، که به صورت متفاوت از تریبون های متفاوت بشنویم. تریبون هایی که به گمان من، مجمع روحانیون مبارز یکی از اصلی ترین پایگاه های آن خواهد بود. هرچند این تریبون ها هیچ کدام نفوذ و مقبولیت گسترده کلام شخص میرحسین را نخواهند داشت، با این حال به وی فرصت می دهند که توان خود را برای لحظات حساس تری ذخیره سازد.

پی نوشت:
در مورد پیش بینی های پست قبلی حرفی ندارم؛ اصلا مگر می توانم حرفی داشته باشم؟!!!
از دوستان وبلاگ نویس خارج از کشور می خواهم همچنان به فعالیت گسترده خود، در چهارچوب جنبش و با درک لزوم پایبندی به رهبری میرحسین موسوی ادامه دهند. از یک سو محدودیت های وبلاگ نویسان داخلی کاملا قابل درک است و از سوی دیگر حمایت های این دوستان وزنه روحی بسیار بزرگی برای فعالان داخل کشور است.


تنها با یک کلیک به عضویت «مجمع دیوانگان» درآیید

۷ نظر:

shervin گفت...

آقا میتونم خواهش کنم دیگه پیش بینی نکنی؟
نه ببخشید، پیش بینی بکنی که احمدی نژاد همیشه پیروز میشه، ملت همیشه بازنده اند و ... از این حرفا! آخه من بدجوری به پیش بینی هات ایمان آوردم!

سلمان محمدي گفت...

با سلام
دوست دارم ملاقاتت كنم. از ديد بازت خوشم اومده اما انتقاداتم از دوستانم سخت تر است تا آنها كه كارشان ندارم.
نميدانم چرا احساس مي كنم در كلامت عادتا يك دوپهلو گويي احساس مي كنم و تقريبا هيچ يك از نوشته هايت از اين عيب مصون نيستند.
ولي به هر حال قلم و ديد خوبي داري

سلمان محمدي گفت...

من را هم به درد خودت مبتلا كردي
در عين انتقاد ازت تعريف و تمجيد( به حق)كردم.

آینده ما گفت...

آرمان جان مدتی هست که آپ نکردی! ایمیل هم که توی وبلاگت نگذاشتی آدم بهات تماس بگیره از نگرانی دربیاد. تونستی با ایمیل وبلاگم تماس بگیر ازت خبر داشته باشم!

saman گفت...

arman jan khoobi?
ye khabr bede

ایاد موسوی گفت...

جناب آقای آرمان امیری
سلام
برای یافتن راه ارتباطی دیگری با شما تلاش کردم اما متاسفانه موفق نشدم و نتیجه این شد که اینجا برای شما کامنت بگذارم.
داستانی از من با عنوان نابودی در دسنرس در صفحه http://www.scribd.com/arman605 قرار گرفته است که انتشار آن کاملا بدون اطلاع بنده بوده است. خواهشمندم هر چه زودتر نسبت به حذف آن از این لینک اقدام نمایید. با توجه به این که من این داستان را در اختیار تنها یک تن از دوستانم گذاشته ام در صورت امکان منبعی که از آن موفق به دسترسی به این داستان شده ایید ذکر نمایید.
ای میل من:
ayad.moosavi@gmail.com
musicalcourse.blogspot.com
امیدوارم با انجام خواسته من به آرمانهای بلاگتان پایبند بمانید. منتظر ارتباط با شما هستم.
ایاد موسوی

ناشناس گفت...

ویدیوی کاملی درباره جنبش سبز و اعلام روز پنج شنبه اول مرداد ماه به عنوان روز برگزاری چهلم شهدای کودتا
http://www.youtube.com/watch?v=OCrFyVJPrKQ

ساخت سال 1388 مجمع دیوانگان.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده