صفحات

۶/۱۲/۱۳۸۸

عجیب ولی واقعی


در زمان انتشار این مطلب، اجرای نمایش پایان یافته است. این یادداشت را تنها برای ثبت در آرشیو وبلاگ منتشر می کنم.

در فاصله ای کوتاه پس از تماشای «بخوان»، بعید بود که یک اجرای بدون کلام و استوار بر حرکات بدن دیگر بتواند اینگونه نظر مخاطبان را به خود جلب کند، اما گمان می کنم «عجیب ولی واقعی» با تلاشی تحسین برانگیز توانست تا حدودی از زیر سایه سنگین «بخوان» خارج شود و تحسین مخاطبان ویژه خود را برانگیزد.

متاسفانه با گذشت بیش از دو ماه از تماشای اثر و با توجه به شیوه ویژه آن (بدون کلام) تصویر چندان گویایی از اجرا در ذهن ندارم، اما این نکته را به خوبی به یاد دارم که همان زمان نیز بیش از آنکه درک صحیح و مشخصی از اثر نظرم را جلب کرده باشد، نوعی نشاط گنگ و رضایت غیرارادی من را به خود جلب کرده بود. چنین رضایتی را از تماشای یک نمایش نمی توان توصیف کرد بلکه تنها باید تجربه کرد.

با این حال با کمی جسارت اتکا بر حافظه و از آن بزرگ تر سخن گفتن در باره نمایش های بدون کلام، شاید بتوانم بگویم روایت «عجیب ولی واقعی» تصویری بود از پیدایش آدمی و یا به کلامی بهتر، پیدایش جوامع انسانی. اجزایی که زمانی در آزادی از یکدیگر، بی نیاز و البته محروم از مزایای با هم بودن به سر می بردند، کم کم و با غلبه بر تردید و وحشت در کنار یکدیگر قرار گرفتن به هم پیوستند و تجربه های جدیدی کسب کردند.

در این میان هر یک از اجزا مایل بود تا با بهره گیری از شرایط این پیوند، از امکانات جدید بهره گرفته و از تجربیاتی که تا کنون امکانش را نداشته لذت ببرد. اما عمر تساوی امکانات این پیوند جدید به درازا نینجامید و به زودی بخشی از اجزا بر بخش دیگر غلبه کرد. موجود جدید هرچه که بود از قدرت بیشتری نسبت به اجزای جداگانه پیشین برخوردار بود، اما این قدرت به یک اندازه امکانات خود را در اختیار اجزای پیشین قرار نمی داد و به بیانی می توان گفت بخشی از اجزا بر بخش دیگر سلطه یافتند. البته نباید فراموش کرد که بدون تردید این روایت تنها می تواند یک برداشت شخصی، آن هم از یک خاطره محو از نمایش باشد و محدود کردن تمامی زیبایی ها و مفاهیم چندگانه نمایش در آن بی انصافی در حق اثر است.

جدا از محتوا، اجرای همخوان و هماهنگ از دوبازیگر اثر، با همراهی موزیک و صداهایی که به صورت زنده و هماهنگ با بازیگران به اجرا در می آمد نمایش را یکنواخت و هارمونیک ساخته بود تا مخاطب بتواند با آسودگی در خیالات خود غرق شده و هر برداشت دلخواهی را (تا آنجا که قالب اثر اجازه می داد) بر این اجرا سوار کند، و یا تنها از آن لذت ببرد.

تنها با یک کلیک به عضویت «مجمع دیوانگان» درآیید

هیچ نظری موجود نیست:

ساخت سال 1388 مجمع دیوانگان.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده