زمانی که سید محمد خاتمی اعلام کرد که «یا من می آیم یا مهندس موسوی» آب پاکی بر روی دست خیلی ها ریخته شد. این حرف دو مفهوم هم زمان داشت که در عین سادگی بسیار زیرکانه به نظر می آیند. اول اینکه به تمام شایعات در خصوص نامزد نشدن خاتمی و موسوی پایان بخشید. دوم اینکه موسوی را یکی از نزدیک ترین چهره ها به خاتمی نشان داد و تمام تلاش های تبلیغاتی برای کشاندن نخست وزیر دوران جنگ به اردوگاه اصولگرایان را خنثی ساخت.
با این حال و بلافاصله پس از اعلام نامزدی خاتمی، موسوی به یک سلاح در جنگ تبلیغاتی علیه وی تبدیل شد. از یک سو هنوز گروهی از آنان که پلاکارد اصلاح طلبی را در برابر صورتشان گرفته بودند بر لزوم وارد شدن موسوی به عرصه انتخابات تاکید می کردند و حتی تلاش کردند تا بحث نامه گلایه آمیز موسوی از خاتمی را مطرح کنند. از سوی دیگر اردوگاه اصولگرایان و محافظه کاران نیز برای تخریب جایگاه منحصر به فرد خاتمی و محبوبیت کم نظیر وی آشکارا به بزرگ کردن موسوی برای کوچک خواندن خاتمی پرداختند.
هرچند اعتقاد دارم که مطرح کردن بحث رقابت میان موسوی در برابر خاتمی تنها برای تخریب چهره نامزد اصلاح طلبان است، با این حال به شدت اعتقاد دارم که حتی در صورت نامزد شدن موسوی، باز هم هیچ چیز نمی تواند در برابر آرای خیره کننده خاتمی مقاومت کند. اگر امدادهای غیبی معجزه ای بی سابقه و جنجال برانگیز رقم نزنند تردیدی ندارم که رییس جمهور آینده کشور خاتمی خواهد بود.
پی نوشت:
مطلب سمیه توحیدلو با موضوعی مشابه خواندنی است.
پی نوشت:
مطلب سمیه توحیدلو با موضوعی مشابه خواندنی است.
تنها با یک کلیک به عضویت «مجمع دیوانگان» درآیید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر