این روزهای ماجرای حملات متقابل نمایندگان مجلسِ مجددا اصولگرا و قاضی مرتضوی موضوع داغ رسانهها شده است. در این میان دانشجویان اصولگرا نیز به كمك نمایندگانشان آمده و با امضای طومار خواستار محاكمه جناب مرتضوی .
این ماجرا نیز پس از انتقادات «تهران امروز» به رئیس جمهور (كه تعطیلی روزنامه سردار قالیباف را به همراه داشت)، افشاگریهای جناب پالیزدار، انتقادات سید حسن خمینی از سپاه پاسداران و البته حملات متقابل نزدیكان دولت به نوه آیتالله خمینی و دهها نمونه مشابه دیگر بر یك حقیقت تاكید دارد، مردم عادی (از جریانات اصلاحطلب و هوادارن آنان تا مخالفین كامل جمهوری اسلامی) هیچ كدام حق ندارند به حقایق تلخ و تكاندهنده نظام اشارهای كنند و این وظیفه مقدس امر به معروف و نهی از منكر در حیطه اختیارات و وظایف اصولگرایان محترم است.
هنوز زیاد نگذشته است از سالهایی كه اصلاحطلبان یكپارچه خواهان محاكمه قاضی مرتضوی بودند، نادادگری كه در مسند دادگری نشسته بود و اگر دهها بار به مجاز گفته شد كه گردن مطبوعات آزاد را زده است، حداقل در یك مورد به واقع دستش به جنایت آغشته شد تا پرونده زهرا كاظمی برای همیشه به سیاههای پاك نشدنی بدل گردد. هر بار هم كه اعتراضی نسبت به رفتار این فرد از جانب اصلاحطلبان مطرح میگردید به شدیدترین وضع با معترض برخورد میشد كه: ایشان دادستان تهران و از اركان نظام است؛ اما اكنون نمایندگان مجلس اصولگرا كه صابون جناب مرتضوی سرانجام به تن آنها نیز خورد طومار محاكمهاش را امضا میكنند و دانشجویان اصولگرا (همان چماق به دستان دیروز كه هنوز چماقهایشان را حفظ كردهاند اما دیگر كسی باقی نمانده تا بر سرش بكوبند) نیز به حمایت برمیخیزند.
اگر دیروز اصلاحطلبان یك پارچه فریاد میزدند فساد آیتالله یزدی قوه قضائیه را ویرانهسرایی ساخته است و خواهان بركناری او بودند، اگر در دوره اصلاحات پرونده كارخانجات دنا و فسادهای میلیاردی ایشان و دیگر آیات عظام (نظیر واعظ طبسی) افشا میشد و مورد اعتراض قرار میگرفت، همه و همه توطئه عوامل نفوذی و وابسته برای تضعیف نظام مقدس خوانده میشد، اما امروز كه یكی از اصولگرایان مقرب دولت همان مسائل را مطرح میسازد به قهرمانی بدل میشود كه یكه و تنها به میدان مبارزه علیه فساد آمده است تا كشور و نظام را نجات دهد.
هرچند بیان این عبارات برایم بسیار سخت است اما گاه فكر میكنم كه روی كار آمدن جناب محمودخان احمدینژاد اگر هیچ سودی نداشت حداقل سبب شد تا تمامی فسادهایی كه تا دیروز به اسم توطئه ماست مالی شده و لاپوشانی میشدند یكجا بیرون بیافتد. آقایان اصولگرا این روزها به شدت به جان هم افتادهاند تا ثابت كنند كدامشام بیشتر فاسد بوده و هست.
اشكالی ندارد كه نامحرمان و غیرخودیها (!) اجازه افشای مفاسد آقایان را ندارند، همین كه این حقایق هر روز مطرح و در رسانهها (آن هم نه روزنامهها و سایتهای دوم خردادی كه رسانههای اصولگرا) منتشر میشود كافی است. مهم برداشتن پرده از چهره این جماعت بود كه خوشبختانه خود زحمتش را كشیدند.
مثل معروفی است كه میگوید «ز هر طرف كه شود كشته سود اسلام است»، حال مصداق این مثل در این زمان و در این دعوای اصولگرایانه همان است كه دوستی به ظرافت بیانش كرد: «ز هر طرف كه شود كشته سود ایران است».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر