skip to main |
skip to sidebar
ماه روز (دوازدهم) اسفندماه 86
خيليها اصلاحطلب نيستند خاتمي عزيز
روز گذشته محمدرضا خاتمي اعلام كرد كه كروبي اصلا اصلاحطلب نيست. هرچند كه گويا امروز اين حرف خود را پس گرفته است، اما من ميخواهم به اين بهانه از بحث مفصل اما تكراري جناب كروبي بگذرم و به سخنان آقاي خاتمي بيافزايم كه: بسياري ديگر از آنان هم كه ادعاي اصلاحطلبي دارند در واقع حتي با الفباي اين گفتمان ناآشنا هستند.
ضمن پوزش از دوستان خودم، اعتقاد دارم در اين شرايط انتقاد بيش از هر كس ديگري شايسته رفتار گروهي است كه خود را جوانان و البته بدنه اصلاحطلبان ميدانند. گروهي كه هرچند در عمل و طي چند سال گذشته براي پيروزي اصلاحطلبان تلاش گستردهاي كردهاند، اما به دليل خامي در عرصه سياست گاه و بيگاه مشكلات عظيمي را براي اين طيف ايجاد كردهاند.
اين انتقاد را بيشتر با تاكيد بر اين ادعا طرح ميكنم كه تنها در شرايطي ميتوانيم به نهادينه شدن فرهنگ دموكراسي در فضاي سياسي اميدوار باشيم كه فعاليت در چهارچوب احزاب را بياموزيم.
حال پرسش من از دوستان خودم كه مدعي طلايهداري بدنه اصلاحات هستند اين است كه در شرايطي كه جمعبندي سران حزب به شركت در انتخابات منتهي شده است، با چه توجيهي همچنان بر طبل تحريم ميكوبند؟ اين گونه رفتار خودسرانه چگونه در چهارچوب كار حزبي توجيهپذير خواهد بود؟
نياز به تاكيد ندارد كه بدنه احزاب نيز بايد در تصميمگيريهاي كلان آنها سهيم باشند، اما نبايد فراموش كنيم كه در نهايت تصميم حزب براي همه اعضا، حداقل در ظاهر لازمالاجرا است و هيچ كس حق ندارد در رسانهها به تبليغ عليه آن بپردازد.
نمونه تاريخي ماحصل اقدامات خودسرانه بدنه اصلاحات را ميتوان در دور دوم انتخابات رياست جمهوري سال 84 ديد. جايي كه سران حزب مشاركت و سازمان مجاهدين به اين نتيجه رسيدند كه در برابر خطر فاشيسم از هاشمي حمايت كنند اما بخش عظيمي از بدنه لجوج كه در اوج جواني خود را متفكراني بيبديل ميپندارند از اين تصميم سر باز زدند و نتيجه همان شد كه هست.
به هر حال فكر ميكنم اگر چهرههاي شاخص و اصيل اصلاحطلب قصد پالايشي در نيروهاي اين جريان را دارند بهتر است پيش از جناب كروبي و وابستگانش سري به بدنه خود بزنند تا يك سوزن به خودشان زده باشند و يك جوالدوز به ديگران.
۱ نظر:
سلام اخوی! همین الان توسط یكی از دوستان فهمیدم چجوری باید تو بلاگ اسپات كامنت گذاشت به همین خاطر گوله اومدم تا اولین كامنتو برای تو بذارم.
درباره مطلبت اما میبینم كه تیكتو انداختی به ما نامرد. با این حال ذكر این نكته رو لازم میدونم كه اگر از مباحث درونی این روزها میان بدنه و راس احزابی مانند مشاركت اطلاع دقیقی داشتی هرگز اینگونه قضاوت نمیكردی. توضیح بیشتر بمونه واسه موقعی كه شاخ غولو بشكونیو یه سر بیای روزنامه...
ارسال یک نظر