skip to main |
skip to sidebar
آبان روز (دهم) اسفندماه 86
احمق و احمقتر
شايد قبلا شك داشتم، اما اكنون بدون هيچ ترديدي احمدينژاد را يك احمق تمام عيار ميدانم؛ چرا كه هرچند وي توانسته به رياست جمهوري ايران دست پيدا كند و تا كنون نيز ايرانيان و جهانيان را سر كار بگذارد، اما كسي كه در عرصه سياست تنها يك بازي را در نظر بگيرد و بدون هيچ راه بازگشتي تصميم بگيرد تا به پايان آن پيش رود قطعا يك احمق است.
اين هفته دستگاه تبليغاتي نظام توانست حداقل در توده مردم نتايج گزارش آژانس را به عنوان يك پيروزي برجسته نمايش دهد، اما چه سود كه به هر حال قطعنامه سوم صادر ميشود و حتي اگر اين قطعنامه هم بيتاثير باشد، اين بازي در نهايت نه براي دولت ايران و نه براي مردم ايران پايان خوشي نخواهد داشت.
احمدينژاد با تبليغات گسترده خود همچنان به بازي بچگانهاي ادامه ميدهد كه ميتوان از آن با تعبير «از اين ستون تا آن ستون فرج است» ياد كرد، اين در حالي است كه جدا از مسئله نبود آزاديهاي فردي و نقض مكرر حقوقبشر، كشور با بحران تورم بيسابقه و گراني كمر شكن مواجه است كه اگر ادامه پيدا كند بيش از حد تصور خطرناك خواهد بود.
در اين ميان تنها يك نفر وجود داشت كه ميتوانست پيوند سرنوشت احمدنژاد را با كل نظام پاره كند تا اگر اين ديوانه تصميم گرفت كه با قطار بيترمزش به قعر جهنم برود، بازي را عوض كند و نظام را نجات دهد؛ اما...
تصور من (و شايد بسياري ديگر) اين بود كه مجلس هشتم در مقايسه با دور هفتم از آزاديهاي بيشتري برخوردار خواهد بود تا با تلطيف فضاي سياسي خطر انهدام حكومت بار ديگر كاهش يابد؛ اما شواهد كنوني نه تنها حاكي از آن است كه اين پيشبيني تنها يك توهم خوشبينانه بوده، بلكه حمايت قاطع و صريح رهبر از شخص احمدينژاد، سياستهاي او و مجلس هفتم نشان داد كه اين تنها قطار احمدينژاد نيست كه ترمزي ندارد.
شايد نظام ميتوانست بار ديگر دور را به دست اصلاحطلبانِ (به زعم خودش) معتدل بدهد و از فشارهاي داخلي و جهاني بكاهد، اما وقتي كه مهار يك احمق در دست يك احمقتر باشد، نميتوان چشمانتظار پايان خوشي بود.
۱ نظر:
eyval damet garm harfe hagh zadi ye bar be omret
ارسال یک نظر