skip to main |
skip to sidebar
آبان روز (دهم) آذرماه 86
خدمت بزرگ احمدینژاد!
دیروز فرصتی دست داد تا با یکی از دوستان بسیجی سری به درکه بزنیم. در طول راه و هنگام استراحت بحثهای زیادی شکل گرفت که موضع این دوست ما در تمامی آنها به شکل آزار دهندهای یکسان بود. خلاصه این موضع تکراری این بود: «ما الآن کشور ضعیفی هستیم، مردم ما و نخبگان ما و دانشجویان ما از لحاظ تئوری ضعیف هستند، فعلا باید دست از هرگونه انتقاد و غر زدن برداریم و صرفا با چند سال مطالعه مداوم خود را قوی کنیم».
این دوست عزیز در بین صحبتهایش برای نمایش بیطرفی خود مدام تاکید میکرد که در سخنرانیهای محمدرضا خاتمی، ابراهیم یزدی، الاهه کولایی و غلامحسین کرباسچی (1) شرکت کرده تا سخنان آنان را بشنود و همچنین آثار سروش و کدیور را پیگیری میکند. حتی کار به جایی رسید که دم از «افلاطون» و «جان استوارت میل» (حالا من نمیدانم اصلا تناسبی دارند یا نه) دم زد و البته من را هم دعوت کرد که در مقابل آثار آقایان خمینی و مصباح و صدر را مطالعه کنم، و البته باز هم تاکید کرد که فعلا ما حق هیچ گونه اعتراض و اقدام عملی نداریم.
با مشاهده این برخورد تنها یک نکته به ذهن من رسید، من گمان میکنم که کاری را که خاتمی تلاش کرد انجام دهد و اما نتوانست آن را کامل کند احمدینژاد کامل کرده است. خاتمی (این نام را یک فرد ندانید یک جریان و اندیشه به حساب بیاورید) سعی میکرد فرهنگ گفت و گو (که البته مطالعه نیز بخش غیر قابل تجزیه آن است) را در میان توده مردم به ویژه جوانان ترویج دهد. امری که در میان بخشی از جامعه که به طور خلاصه از آنان با عنوان بسیجی یاد میکنم شکل نگرفت. این جماعت در تمامی طول دوران اصلاحات «گفتمان» (2) را مورد تمسخر قرار میدادند و با حمله به جلسات سخنرانی مخالفان آنها را به هم میریختند.
اما با روی کار آمدن دولت احمدینژاد و در شرایطی که قدرت به دست تندروترین طیف این جماعت افتاد، هیچ یک از آرمانهای دوستان بسیجی برآورده نشد. آنچه فساد و بدحجابی میخواندند و خاتمی را مقصرش قلمداد میکردند همچنان بر قوه خود باقی ماند، وضعیت اقتصادی بهبود پیدا نکرد و در روابط بینالملل ایران بجز در دیدگاه بیمارگونه احمدینژاد دارای هیچ اقتدار و اجر و قربی نشد.
حال دوستان که میدانند هر چه کردهاند خودشان کردهاند به این فکر افتادهاند که گفت و گو و مطالعه هم بدچیزی نبود. این گروه به صورت ناخودآگاه درصدد یافتن ایرادات کار خود برآمدهاند و در این راه حتی از شنیدن اظهار نظرهای اصلاحطلبان (البته اگر به گوش توده مردم نرسد) ابایی ندارند. امروز بسیجی چماق به دست دیروز است که تمنا میکند:«فریاد نزدنید، اجازه بدهید گفت و گو کنیم و هرکس نظر خود را بگوید». اگر این تنها دستآورد احمدینژاد باشد، باز هم دستآورد بزرگی است.
----------------------
پینوشت:
1) این سخنرانیها را انجمن اسلامی دانشگاه ما برگزار کرده است.
2) اکثر دوستان بسیجی تفاوت گفتمان با گفت و گو را نمیدانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر