آن دیار شیرینم آرزوست!ا
امروز در میان اخبار چشمم به یک خبر افتاد که دامن از دست برفت و به یاد دیار دیرین افتادم.ا
جناب سردار خلبان دکتر قالیباف فرمودهاند که «تهران در بخش بازیافت زباله از کرمانشاه هم عقبتر است». البته بسیاری از دوستان که شناختی از وضعیت کرمانشاه ندارند شاید بخواهند بیان این مسئله را به پای یک اغراق بگذارند و شاید هم کرمانشاه را در کلام جناب سردار خلبان نماد عقب افتادگی تصور کنند تا وضعیت اسفبار تهران نمایان شود.ا
اما خدمت جمیع این دوستان باید عرض کنم که کرمانشاه از چندین سال پیش، دقیق یادم نیست اما فکر میکنم بیشتر از پنج سال باشد، به سیستم تمام مکانیزه جمعآوری و بازیافت زباله مجهز شده است. در آن زمان یک خانم شیر پاک خوردهای پس از سالها اقامت در آلمان به دیار شیرین بازگشتند و به همراه همسر آلمانی خود کارخانه بازیافت زباله را در کرمانشاه تاسیس کردند.ا
با چند مدت کار فرهنگی و تبلیغاتی مردم کرمانشاه به خوبی عادت کردند که زبالههای خشک و تر خود را به صورت مجزا در سطلهای مخصوص این امر قرار دهند، این کار آنچنان برای مردم کرمانشاه طبیعی شده است که حتی مادر بزرگ گرامی بنده که سوادی در حد اکابر هم ندارد به خوبی تمامی موارد را رعایت میفرمایند.ا
غرض از نگارش این چند خط، علاوه بر ذکر خیری از سرزمین مادری و تازه کردن یادهای کهن و شاد نمودن خاطر حزین، اشاره به یک نکته قابل توجه و تامل بود.ا
وضعیت فرهنگی و معیشتی مردم کرمانشاه تقریبا مشخص است. این شهر به مانند بسیاری از دیگر مناطق غربی کشور و باز هم به مانند بسیاری از دیگر مناطق مرزی ایران از وضعیت اقتصادی و فرهنگی بدی برخوردار است. هرچند در قیاس با استانهای ایلام، کردستان و لرستان، کرمانشاه از وضعیت مناسبتری بهره میبرد، اما باز هم آمار بیکاری، که خود به خود وضعیت بد اقتصادی و بلافاصله معظلات فرهنگی را به دنبال خواهد داشت در این شهر در حد نگران کنندهای است.ا
علیرغم تمامی این موارد، تجربه طرح بازیافت زباله نشان میدهد که در صورت وجود یک برنامه ریزی مناسب، حتی در شهری که از لحاظ فرهنگی به شدت ضعیفتر از تهران است میتوان نتایج بسیار مطلوبی دریافت کرد.ا
حال اینکه تمامی مسئولین محترم نظام و شورای شهر و شهرداری فخیمه تهران بزرگ، چطور در طول تمامی این سالها نتوانستهاند با شهرنشینهای پایتخت، که بدون تعارف اختلافی عظیم با دیگر شهرهای کشور دارند، همان کاری را کنند که یک پیرزن با همسر آلمانیاش با مردم کرمانشاه کردند، خدا هم عالم نیست، شما سعی کنید بفهمید و ما را هم خبر کنید.ا
جناب سردار خلبان دکتر قالیباف فرمودهاند که «تهران در بخش بازیافت زباله از کرمانشاه هم عقبتر است». البته بسیاری از دوستان که شناختی از وضعیت کرمانشاه ندارند شاید بخواهند بیان این مسئله را به پای یک اغراق بگذارند و شاید هم کرمانشاه را در کلام جناب سردار خلبان نماد عقب افتادگی تصور کنند تا وضعیت اسفبار تهران نمایان شود.ا
اما خدمت جمیع این دوستان باید عرض کنم که کرمانشاه از چندین سال پیش، دقیق یادم نیست اما فکر میکنم بیشتر از پنج سال باشد، به سیستم تمام مکانیزه جمعآوری و بازیافت زباله مجهز شده است. در آن زمان یک خانم شیر پاک خوردهای پس از سالها اقامت در آلمان به دیار شیرین بازگشتند و به همراه همسر آلمانی خود کارخانه بازیافت زباله را در کرمانشاه تاسیس کردند.ا
با چند مدت کار فرهنگی و تبلیغاتی مردم کرمانشاه به خوبی عادت کردند که زبالههای خشک و تر خود را به صورت مجزا در سطلهای مخصوص این امر قرار دهند، این کار آنچنان برای مردم کرمانشاه طبیعی شده است که حتی مادر بزرگ گرامی بنده که سوادی در حد اکابر هم ندارد به خوبی تمامی موارد را رعایت میفرمایند.ا
غرض از نگارش این چند خط، علاوه بر ذکر خیری از سرزمین مادری و تازه کردن یادهای کهن و شاد نمودن خاطر حزین، اشاره به یک نکته قابل توجه و تامل بود.ا
وضعیت فرهنگی و معیشتی مردم کرمانشاه تقریبا مشخص است. این شهر به مانند بسیاری از دیگر مناطق غربی کشور و باز هم به مانند بسیاری از دیگر مناطق مرزی ایران از وضعیت اقتصادی و فرهنگی بدی برخوردار است. هرچند در قیاس با استانهای ایلام، کردستان و لرستان، کرمانشاه از وضعیت مناسبتری بهره میبرد، اما باز هم آمار بیکاری، که خود به خود وضعیت بد اقتصادی و بلافاصله معظلات فرهنگی را به دنبال خواهد داشت در این شهر در حد نگران کنندهای است.ا
علیرغم تمامی این موارد، تجربه طرح بازیافت زباله نشان میدهد که در صورت وجود یک برنامه ریزی مناسب، حتی در شهری که از لحاظ فرهنگی به شدت ضعیفتر از تهران است میتوان نتایج بسیار مطلوبی دریافت کرد.ا
حال اینکه تمامی مسئولین محترم نظام و شورای شهر و شهرداری فخیمه تهران بزرگ، چطور در طول تمامی این سالها نتوانستهاند با شهرنشینهای پایتخت، که بدون تعارف اختلافی عظیم با دیگر شهرهای کشور دارند، همان کاری را کنند که یک پیرزن با همسر آلمانیاش با مردم کرمانشاه کردند، خدا هم عالم نیست، شما سعی کنید بفهمید و ما را هم خبر کنید.ا
------------------
پینوشت:ا
در نظر سنجی سایت دویچه وله برای انتخاب بهترین وبلاگ ایرانی شرکت کنید. انتخاب من وبلاگ مسیحعلینژاد بود.ا
۳ نظر:
ey val raees
bazam damet garm
عجیبه!!! یعنی تو می گی گذاشتن یه سرمایه گذار از خارج آمده به راحتی (یا سختی، خیلی فرق نداره) کارش را بکند!
اگه اینو یکی دیگه می گفته بود قطعا باور نمی کردم!!!
ببینم این خانم شیر پاک خورده تا حالا صد دفعه نگفته چه غلطی کردم!
نه پنگوئن جان
یارو سالم و سر حال و البته بسیار ثروتمندتر از زمانی که به ایران اومد داره به کار خودش ادامه میده.
البته همون طور که گفتم اومدنش به ایران مربوط به چندین سال پیش و دوران ریاست جمهوری خاتمی بود، مشکل هم چند وقتی پیش اومد ولی گویا ایشون هم خوب به شرایط واقف بود و تونست از پس همه بر بیاد.
ارسال یک نظر