ملت بخواب که مجلس هم خوابیده!ا
خبر گروگانگیری سیستان رو که حتما شنیدید، نزدیک به چهل نفر توسط گروهی که گویا از وابستگان ریگی بودند به گروگان گرفته شدند و در نهایت هم با اقدام ارتش پاکستان آزاد شدند. خبر آزادی گروگانها که رسید قرار شد با یکی از مسئولین تماس بگیرم و یک سری اخبار تکمیلی، اعم از اینکه آیا کسی از گروگانها هم کشته شده و یا همه سلامت هستند به دست بیارم. منطقیترین گزینهها اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس به نظر میرسیدند. به هر حال حداقل از اسمش اینجوری بر میاد که مسئول پیگیری و تامین امنیت مردم باشه؛ اما اگه همچین خوابی دیدید ایشاالله خیر باشه؛ منظور؟ عرض میکنم.ا
نفر اولی که تونستم باهاش تماس بگیرم داریوش قنبری نماینده ایلام بود. بنده خدا آدم خوب و مثبتی هم هست و ما هم گفتیم از این فرصت استفاده کنیم و یک سری بهش بزنیم. اما نتیجه: «بلی، بلی، آزاد شدن، من خودم از تلویزیون شنیدم». از تلویزیون! خوب شاید صدا و سیمای فخیمه در انتشار اخبار خوش زیادی عجله کرده و قبل از هر نهاد آگاه دیگهای خبر رو منتشر کرده. اما آیا نماینده مردم و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس پیگیری کرده ببینه حال اون چهل تا ایرانی بینوا در چه وضعیه؟ «نه، راستش من خبر ندارم» (!)ا
به نظرتون عجیب نیست؟ عادیه؟ پس صبر کنید. نفر بعدی جناب اعلمی، نماینده سرشناس و پر سر و صدای تبریز بود: «من با شما مصاحبه نمیکنم، شما غرض ورزی دارید»؛ بابا قربونت، غرض ورزی چیه؟ میگم حال گروگانهای بیچاره چطوره؟ «همون که گفتم، تا خط مشی مغرضانتون رو تغییر ندید من باهاتون حرف نمیزنم». بسیار خوب، ممنون آقای نماینده مردم. باز هم میگید طبیعیه؟ خوب بگید، اما این یکی رو هم بخونید.ا
نفر سوم، جناب کاظم جلالی، نماینده شاهرود بود، ثبت این مکالمه یک مقدار به فضاسازی نیار داره که لطفا خودتون زحمت بکشید تَوَه بزنید: ا
جلالی: گروگانگیری؟ کجا؟
بنده: سیستان آقا، 40 نفر رو گرفته بودند.ا
(یک نفر در کنار آقای نماینده مردم باهاش در گوشی صحبت میکنه و صدای پچ پچش به گوش میرسه)
(یک نفر در کنار آقای نماینده مردم باهاش در گوشی صحبت میکنه و صدای پچ پچش به گوش میرسه)
جلالی: «بلی بلی، گویا توی سیستان بوده...»ا
(اندکی دیگر پچ پچ)
جلالی: «بلی، الآن دوستان میگن که آزاد هم شدن...»ا
جلالی: «بلی، مثل اینکه پلیس پاکستان اومده».ا
خوب، دیگه قطعا نیازی نبود بپرسم که آیا از سرنوشت گروگانها اطلاعی دارید یا خیر، همین که پس از ختم قائله تونستم خبر وقوع گروگانگیری رو به نماینده مردم، اون هم عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس بدم خودش کار خیر محسوب میشه؛ ما که وظیفه خودمون رو انجام دادیم، فقط به عنوان یک برادر کوچکتر به به عموم ملت شهیدپرور توصیه میکنم هر چه سریعتر خودشون برن و فنون شنا رو یاد بگیرن که اگه دنیا رو آب ببره این مجلس و نمایندههاش رو خواب میبره.ا
(اندکی دیگر پچ پچ)
جلالی: «بلی، الآن دوستان میگن که آزاد هم شدن...»ا
جلالی: «بلی، مثل اینکه پلیس پاکستان اومده».ا
خوب، دیگه قطعا نیازی نبود بپرسم که آیا از سرنوشت گروگانها اطلاعی دارید یا خیر، همین که پس از ختم قائله تونستم خبر وقوع گروگانگیری رو به نماینده مردم، اون هم عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس بدم خودش کار خیر محسوب میشه؛ ما که وظیفه خودمون رو انجام دادیم، فقط به عنوان یک برادر کوچکتر به به عموم ملت شهیدپرور توصیه میکنم هر چه سریعتر خودشون برن و فنون شنا رو یاد بگیرن که اگه دنیا رو آب ببره این مجلس و نمایندههاش رو خواب میبره.ا
۲ نظر:
آرمان جان
اگه نمایندگان امنیت ملی وقتشون را صرف این کنند که شهروندان کشورشان فله ای و مثل آب خوردن به گروگان گرفته می شود پس دیگر چه کسی بای وقت بگذارد و برای انگشت در چشم دنیا و غرب کردن برنامه ریزی کند؟
پس دیگر چه کسی به رئیس جمهور مشورت های جاپلوسانه و دهد و نطق های پیش از دستور سرشار از تملق بنوسید؟
اوه تند نرو
خیلی پرتی بابا
اینجارو ببین
http://persian.kamangir.net/?p=420
و
http://persian.kamangir.net/?p=419
و
http://persian.kamangir.net/?p=422
خود لینکم برو تو بالاترین یه نگاه بنداز
ارسال یک نظر