گذشته از اینکه در شهرت و محبوبیت فردوسی پور، توانایی، استعداد و ذکاوت شخصی اش به عنوان یک گزارشگر و مجری فوتبالی بیشتر نقش داشته است و یا شرایط ویژه اجتماعی، سیاسی و حتی ورزشی کشور ما، جناب عادل خان امروز به چهره ای بدل شده است که برای حمایت از وی کمپین های چند میلیونی تشکیل می شود. در استحقاق فردوسی پور برای چنین شهرت و محبوبیتی در زمینه فوتبال کشور بنده که تردیدی ندارم؛ اما امان از زمانی که وی، علی رغم ظاهر مدرنی که در مسائل فوتبالی دارد، در مسایل اجتماعی اظهار نظر می کند و اتفاقا نظراتی کاملا واپس گرایانه و حتی متحجرانه را مطرح می سازد.
حملات فردوسی پور به علی انصاریان و علی منصوریان به دلیل مدل موهایش را مدت ها بود که فراموش کرده بودیم؛ با این حال برخورد غیرقابل انتظار وی با نقش داشتن رییس کمیته بانوان فدراسیون فوتبال کشور در انتخاب سرمربی تیم ملی، بار دیگر این زنگ خطر را به صدا در آورد که سوپرمن عرصه رسانه های فوتبالی ما، در زمینه های اجتماعی اندیشه های خطرناکی دارد که اگر با ضریب نفوذ و مقبولیتش جمع شوند تاثیرات گسترده و مخربی در سطح جامعه برجای خواهند گذاشت.
پس از تعویض سرمربی تیم ملی و در برنامه نود هفته گذشته تا حدودی طبیعی بود که فردوسی پور، برای حمله به مسوولین فدراسیون از هر ابزاری بخواهد استفاده کند و به هر گزینه ای، حتی نقش داشتن یک زن در انتخاب سرمربی تیم ملی نیز انتقاد کند؛ اما هنوز نمی دانم قضاوت مخاطبان برنامه نود و هواداران احتمالی عادل خان در این ماجرا چه بود؟ تنها می توانم امیدوار باشم در این یک مورد افکار عمومی نه تنها حق را به جانب فردوسی پور نداند، بلکه به دلیل اتخاذ لحن نسبتا توهین آمیزش در مورد زنان وی را محکوم کند.
پی نوشت:
اگر شما هم یک خواهر فوتبالیست داشتید که در هنگام تماشای برنامه ناگهان فریادش به هوا بلند می شد شاید پستی شبیه این می نوشتید!
متاسفانه رییس کمیته بانوان فدراسیون، به جای دادن یک پاسخ ریشه ای بیشتر سعی کرده است از سوابق و تخصص خودش دفاع کند.
کمانگیر مطلب خوبی در مورد لزوم دقت ما، بر تاثیرات احتمالی نوشته ها و گفته هایمان نوشته است؛ کاش می توانستم خواندن آن را به جناب فردوسی پور پیشنهاد کنم.
موضع گیری جدید شورای نگهبان در مورد حضور زنان در انتخابات هم چندان بی ربط به موضوع نیست.
و از هرچه بگذریم، سخن رفسنجانی خوشتر است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر