پیش از این از تردیدهای روزافزون در مورد انتخابات آینده گفته بودم. در حال حاضر به این نتیجه رسیده ام که این تردیدها تنها به علت نداشتن شناخت مناسب از شرایط فعلی کشور و البته از شرایط نامزدهای احتمالی به ویژه میرحسین موسوی است. در میان دیگر وبلاگ هایی که به این موضوع پرداخته اند نیز تنها نمونه ای از همین تردیدها به چشم می خورد تا قضاوت و یا شرح مسئله. در حال حاضر تلاش برای شناخت بیشتر شرایط و البته دیدگاه های میرحسین را شروع کرده ام ولی هنوز تا تصمیم گیری فاصله زیادی وجود دارد. تنها چیزی که امروز هیچ تردیدی در آن ندارم درک منظور ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی از دولت وحدت ملی بود. بدون هیچ شکی اشاره هر دوی این افراد تنها و تنها دولت میرحسین بوده است.
با این ترتیب و همان گونه که قبلا هم به صورت تلویحی به آن اشاره کرده بودم گمان می کنم احتمال ورود خاتمی به عرصه انتخابات بسیار کمتر از میرحسین است. با این حال تنها خواسته ای که از دوستان دارم باز کردن بحث مقایسه شرایط کشور در صورت ورود و احتمالا پیروزی هر یک از این دو نفر در عرصه انتخابات است. برای این موضوع تلاش می کنم از برخی از دوستان مستقیما دعوت کنم تا نظراتشان را منتشر کنند اما از دیگر دوستان هم می خواهم که وارد بحث شوند.
تنها پیشنهادی هم که فعلا دارم مطالعه دقیق این مصاحبه نسبتا طولانی میرحسین با وب سایت هوادارانش است. از آنجا که مطالعه کامل مصاحبه نسبتا زمان بر است به صورت خیلی کوتاه به چند بخش از صحبت های میرحسین که از نظر من بسیار جالب بود و حتی نگاه من به وی را تغییر داد اشاره می کنم:
...کنترل این بحران (اداره کشور در زمان جنگ) را می توان حداقل مدیون 2 خصلت اخلاقی دولت در فرآیند سیاست گذاری عمومی دانست؛ نخست شفافیت اطلاعاتی و اعتماد متقابل دولت - ملت ، و دوم اعتقاد به عبور تصمیمات دولت از سازو کار کارشناسی و تعامل قوی میان بخشی کارشناسان دستگاه های مختلف در قالب کمیسیون ها و شوراهای عالی تصمیم گیر دولت...
...جالب اين است كه برخی با اشاره به اين نوع سیاست های دولت، این گونه تبلیغ می کردند که کارها دولتی شده است، این در حالی است که من بارها گفته ام و خوب است در این مصاحبه هم تاكيد كنم، در تجربه برخی از کشورهایی که مهد سرمایه داری محسوب می شوند، همچون انگلستان دیده می شود هنگامی که در شرایط جنگي قرار گرفته اند، کارگاههای كوچك حتی کارگاه های دو نفره را از هنگام تحویل مواد اولیه تا دریافت محصول زیر نظر دولت اداره مي کردند، بنابراین با بررسی تجربه های دیگر کشور های جهان در اداره ی امور عمومی در شرایط جنگی به راحتی می توانیم به این نتیجه دست یابیم که شاید یکی از ملایمترین سیاستها در ایران تجربه شده است...
...ما کسری بودجه هم داشتیم، اما کسری بودجه شفاف بود. اجازه می دادیم که تلخی این کسری به وضوح دیده شود، موضوع نقد شود و راه حل هایی پیدا شود، اما این فشارها باعث نمی شد که مشکلات مردم را نادیده بگیریم...
پس نوشت:
تا این لحظه ازشروین، سامان صفرزایی، محمدرضا یزدان پناه، مهدی محسنی و وبلاگ حرف حساب برای شرکت در این بحث دعوت کردم. ضمن اینکه یک بار دیگر از همه خوانندگان مجمع دیوانگان دعوت می کنم تا به این مجمع بپیوندند و با فشار دادن یک کلیک و عضویت در خانواده مجمع دیوانگان، مطالب این وبلاگ را راحت تر و سریعتر پیگیری کنند.
(بهمنگان 87)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر