صفحات

۱۰/۰۱/۱۳۸۶

هرمزد روز (اول) دی ماه 86

زمانی برای خاکستری دیدن نظام!

از دو سه روز پیش که خبر تبرئه سه دانشجوی امیرکبیری در دادگاه منتشر شد تا حالا ده ها و ده ها نوشته مختلف در این زمینه منتشر شده است. البته این خبر آنقدر خوشحال کننده بود که طبیعی باشد برای یکی دو روز همه فقط به تبریک گفتن و اظهار احساسات نسبت به این مسئله بپردازند. اما با گذشت این چند روز فکر می کنم کم کم وقت آن رسیده است که از فضای احساسی خارج شویم و اندکی هم با دیده منطقی به این مسئله فکر کنیم که خبر تبرئه این سه دانشجو چه پیامی می تواند داشته باشد؟

بدون هیچ گونه قصد توهینی باید بگویم همواره دو گروه در ذهنم به افراط گرایی و داشتن نگاه سیاه و سفید به دنیا جا افتاده اند. گروه اول مسلمانان افراطی که در کشور ما می توان آنها را بسیجی یا حزب اللهی خواند و گروه دوم دوستان چپ.

اما نوبت به مخالفت با جمهوری اسلامی که می رسد تعداد این افراد و گروه ها بیشتر و بیشتر می شود، سر و ته یک کرباس خواندن اجزا و عوامل نظام تنها به دوستان چپ مختص نمی شود، اکثر گروه های مخالف نظام چنین عقیده ای دارند. وارد شدن به این بحث بسیار دشوار و زمان بر است، تنها می خواهم به این اشاره اکتفا کنم که تبرئه این سه دانشجو برای من این امید را زنده کرد که هنوز می توان به سالم ماندن بخش هایی از نظام امیدوار بود و البته حداقل در این مورد باید اعتراف کرد که این بخش (قوه قضائیه) اصلا بخش بی تاثیر و بی اهمیتی هم نیست.

در پوسیده بودن و فاسد بودن بنیان های قوه قضائیه، نه بنده که حتی رییس آن هم شک ندارد. آقای شاهرودی بارها به این مسئله اعتراف کرده است و هنوز هم بر این باور است. اما من اعتقاد دارم که در این سیستم فاسد و پوسیده هنوز هم بارقه هایی از امید وجود دارد.

مشاهده اختلافات و درگیری های احمدی نژاد با قوه قضائیه که طی یک سال گذشته بیش از پیش بالا گرفته است، و همچنین اعتراضات پیاپی نیروهای وابسته به بسیج به عملکرد این قوه به خوبی برای من مشخص می کند که عملکرد این قوه با انتظارات نیروهای افراطی نظام همخوانی چندانی ندارد. نمی خواهم جناب شاهرودی و جنایاتی را که در سیستم تحت امر ایشان رخ داده و می دهد تطهیر کنم، اما گمان می کنم زمان آن فرا رسیده باشد که از دیدگاه سیاه سفید خود نسبت به نظام گام را فراتر بگذاریم و در کنار علل و عوامل گوناگونی که برای تبرئه دانشجویان جست و جو می کنیم، مستقل و سالم ماندن بخش هایی از قوه قضائیه را هم در نظر بگیریم. در ویرانه سرای قوه قضائیه هم هنوز انسان های شریف بسیاری وجود دارند.

۳ نظر:

ک.پ گفت...

آرمان عزیزمطلب شمابرای بنده بسیار واضح بود.واز این بیشتر اینکه بنده مدتهاست که کارهای شما ودغدغه های فکری مسئولانه ومتعهد شما را پیگیری میکنم و باید به موضع منطقی شما احسنت بگم.از اینکه به بنده اضهار لطف کردید ممنونم

ناشناس گفت...

مطلب قبل متعلق به وبلاگ آینده ما بود. با سپاس از شما و پوزش از عدم ذکرمنبع در کامنت گذشته

ناشناس گفت...

doroud bar shoma
sepas az tashrif farmaei shoma

doost gerami agar deghat karde bashid dar ebtedaye name ebarat diplomatic gheid shode ast,va in name az an jahat tanzim shodeh ast ke belafaseleh baraye keshverhaye ozve shoraye hamkarihaye khalhje fars ersal shavad.ama dar mored porseshe dovom:paniranist dar moghabele tamami tahdidate dakheli va khareji istade ast.
sepas,omidvaram baz ham az nazaratetan dar veblog estefadeh konam.
pirooz bashid,payandeh iran

ساخت سال 1388 مجمع دیوانگان.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده