صفحات

۹/۲۱/۱۳۸۶

باد روز (بیست و دوم) آذرماه 86

مذهب توجیهی برای رعایت نکردن ادب؟!


دفتر محل کار ما فضای نسبتاکوچکی است. یک آپارتمان حدودا 120متری که تقریبا اتاق‌بندی نشده و به صورت یک سالن بزرگ باقی مانده است. رییس انتصابی جدید جوانی حدودا 30 ساله است که به سبک بسیاری از دیگر مدیران نزدیک به نظام باید از هر فرصتی برای پایبندی خود به اسلام استفاده کند.

رییس جوان ما گاه و بی‌گاه بخشی از فضای دفتر کار را برای خواندن نماز به خود اختصاص می‌دهد. هرچند در این دفتر افراد دیگری هم هستند که به اسلام پای‌بند باشند، اما چون ساعت کاری به همه افراد اجازه می‌دهد که نماز خود را در محل دیگری (احتمالا منزلشان) بخوانند جناب رییس تنها کسی است که در دفتر کار اقدام به این کار می‌کند.

من تا اینجای بحث انتقادی به ایشان ندارم، به هرحال مدت‌ها است که با چنین رفتاری در کشور آشنا هستیم و به آن عادت کرده‌ایم. مسئله اصلی برای من این است که جناب رییس به هنگام نماز و برای وضو گرفتن جوراب‌های خود را از پایشان در آورده و بر روی یکی از صندلی‌ها می‌اندازند، کفش‌هایشان را سر پا انداخته و به هنگام راه رفتن آن را به روی زمین می‌کشند، و تا مدتی پس از اتمام نماز با همان وضعیت دست و پای خیس، جوراب آویزان و پاهای برهنه درون کفش‌های نیمه‌پوشیده در دفتر کار تردد می‌کنند.

باور کنید تماشای این وضعیت اگر نگویم حال به هم زن، حداقل به شدت آزار دهنده است. تنها توجیهی که من به ذهنم می‌رسد این است که جناب رییس، برای چنین رفتاری در یک محل رسمی و اداری، آن هم هنگامی که تعدادی از کارمندان را خانم‌ها تشکیل می‌دهند یک توجیه دارد: عمل به وظیفه شرعی!

اما آیا این توجیه واقعا پذیرفته شده است؟ آیا دیگر افراد حاضر در جمع باید مراعات اعتقادات مذهبی جناب رییس را بکنند؟ وقتی به پاسخ این پرسش‌ها فکر می‌کنم ناخودآگاه پرسش دیگری به ذهنم می‌رسد: اگر مذهب رسمی کشور گاوپرستی بود تکلیف ما با جناب رییس چه می‌شد؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ساخت سال 1388 مجمع دیوانگان.قدرت گرفته با بلاگر تبدیل شده به سیستم بلاگر توسط Deluxe Templates. طراحی شده بوسیله Masterplan. . بهینه شده برای سیستم فارسی مجتبی ستوده